صراط؛ معناي هدايت‌گري قرآن

پدیدآورعبدالله جوادی آملی

تاریخ انتشار1388/12/13

منبع مقاله

share 1183 بازدید
صراط؛ معناي هدايت‌گري قرآن

پژوهش- آيت‌الله عبدالله جوادي آملي

إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ لِيَسوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيراً‌﴿7﴾
عَسَي رَبُّكُمْ أن يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيراً‌﴿8﴾ إنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً‌﴿9﴾ وَأَنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِيماً﴿10﴾
در جريان سقوط بني‌اسرائيل به وسيله بندگان الهي كه فرمود «بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَاداً لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ» اثبات اينكه اين بندگان، بندگان ويژه‌اند، مردان الهي‌اند، كار آساني نيست. گاهي ممكن است در طول تاريخ مردان الهي بر اينها مسلّط شوند نظير آنچه بر يهود بني‌نضير و بني‌قريظه و بني‌قينقاع و يهود خيبر- اين چهار گروه- گذشت. گاهي هم ممكن است يك افراد طاغي و باقي بر اينها مسلّط بشوند نظير آنچه بخت‌نصر بابلي بر اين اسرائيلي‌ها مسلّط شد.
از «بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَاداً لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ» و از اين تعبيرات نمي‌شود استفاده كرد كه اين عباد، مردان الهي بودند زيرا نه واژه بعث قداست دارد، نه انبعاث مقدس است، نه قرينه داخلي مساعد است. كلمه بعث همان طوري كه در موارد متبرّك استعمال مي‌شود نظير «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولا»و مانند آن در جاي تلخ و زشت هم به كار رفته است براي اينكه درباريان فرعون به او گفتند «أَرْجِهِ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ»يعني موسي و هارون(ع) را فعلاً قصه‌شان را به تأخير بينداز. مهلت بده و بفرست به‌دنبال ساحران شهر و روستا تا آنها بيايند مقابله كنند. پس بعث در جاي تلخي به كار رفته است. انبعاث هم در جاي تلخ به كار رفته است مثل همان نقر ناقه صالح كه «إِذِ انبَعَثَ أَشْقَاهَا ٭ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ‌الله نَاقَه‌‌الله و َسُقْيَاهَا».
مطلب سوم اين است كه قرينه داخلي مساعد نيست كه اينها مردان الهي بودند چون دارد كه «وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّه». چه بار اول، چه بار دوم اين شورشيان كه وارد شدند براي ويران كردن بساط بني‌اسرائيل اينها وارد مسجد مي‌شوند؛ «لِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيراً»؛ مسجد را ويران مي‌كنند چه اينكه جاي ديگر را هم ويران مي‌كنند. در تاريخ هم دارد كه اينها وارد شدند و تورات را سوزاندند- معاذ‌الله- خب اين كار كه كار مردان الهي نيست!
...مطلب ديگر اين است كه كفّار متّحد شدند و باعث شكست مسلمين شدند ولي هرگز در برابر اسلام كاري از آنها ساخته نيست. اين بيان نوراني پيغمبر(ص) كه مرحوم صاحب وسائل (رض) اين را در كتاب ارث وسائل نقل كرده است كه كافر از مسلمان ارث نمي‌برد آنجا اين حديث شريف «لا ضرر و لا ضرار في الإسلام»قبلاً نقل شد. بعد به‌دنبال او در روايت ديگر حديث «الإسلام يعلو ولا يعليٰ عليه»نقل مي‌شود. اين دوتا قاعده، اين دوتا روايت در كنار هم در وسائل در باب ارث ذكر شده كه نه ضرر و زياني در اسلام هست و نه شكست و انهزامي؛ هميشه اسلام پيروز است. در برابر اسلام، سراسر عالم هم متّحد شوند
نمي‌توانند اسلام را از بين ببرند براي اينكه كلام خداست، دين خداست؛ «هُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ». «هو الغالب» هست و «لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ»نمي‌توانند مثل اين بياورند.
اما اگر بخواهند بعضي از مسلمان‌ها را از پادربياورند بله با اتحاد مي‌توانند؛ مثل اينكه در جريان جنگ اُحد همين‌طور شد. راز شكست خوردن برخي از مجاهدان جنگ احد اين بود كه صريحاً با بيان پيغمبر(ص) مخالفت كردند... بنابراين «الإسلام يعلو و لا يعليٰ عليه»؛ اين اصل كلي است اما مسلمين اگر اختلاف پيدا كردند خب گاهي شكست مي‌خورند...
...اما مطلب اصلي و آن ادّعاي قرآن كريم است كه «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ» حالا يا «للملّه التي» يا «للطريقه التي هي أقوم» يعني بهترين دين، بهترين طريقه، بهترين مكتب، بهترين روش را قرآن هدايت مي‌كند و چون يك كتاب تربيتي است علم را، تعليم كتاب و حكمت را با تزكيه همراه مي‌كند؛ مسئله تبشير را كه تقريباً صبغه تزكيه دارد كنار آن تعليم يادآوري مي‌كند؛ «وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ» به آنها بشارت مي‌دهد كه «أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً» و همچنين اين مطلب را هم بشارت مي‌دهد كه «وَأَنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِيماً».
جامع هر دو تبشير است. اين تبشير را گاهي در قبال انذار قرار مي‌دهند؛ «مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ»؛ گاهي درخصوص مورد انذار به كار مي‌برند مثل «فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ»، گاهي در جامع مشترك بين تلخي و شيريني به كار مي‌برند مثل اينجا. آنجايي كه تبشير در مقابل انذار است همين معناي خاصّ متعارف را دارد كه خبرهاي مسرّت‌بخش و شيرين‌كننده كام از او به مژده ياد مي‌شود؛ بشارت است... آنجا كه درخصوص تلخكامي به كار رفته است مثل «فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ» گفتند اين يك رنج و شكنجه روحي است مثل كسي كه در امتحانات رفوزه شده و به او مي‌گويند «تبريك عرض مي‌كنيم»! اين تبريك نوعي اهانت است، تحقير است نسبت به اين شخصي كه در امتحان رفوزه شد!
...عمده اين بحث محوري «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ» اين است كه ما بايد مواظب باشيم در اينكه اين آيه را معنا مي‌كنيم هرگز تورات و انجيل و صحف انبياي قبلي را حقير نكنيم براي اينكه مشتركات بين انبيا، بين كتاب‌هاي آسماني، بين اعتقادات و اخلاقيات و خطوط فقهي و حقوقي فراوان است. اگر گفته شد «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ» قبلاً داشتيم كه ذات اقدس الهي به پيغمبر(ص) فرمود: «أَنِ اتَّبِعْ مِلَّه إِبْرَاهِيمَ»معلوم مي‌شود مطالب قرآن به‌عنوان «مِلَّهَ إِبْرَاهِيمَ» مطرح است....

مقالات مشابه

تحلیل و نقد دلایل ابوالفضل برقعی درباره قرآن‌بسندگی در هدایت بشر

نام نشریهمذاهب اسلامی

نام نویسندهمهدی فرمانیان, فریدون محمدی فام

نیاز بشر امروز به هدایت وحی قرآنی

نام نشریهبینات

نام نویسندهشهلا نوری

قرآن ، کتاب هدایت

نام نشریهمشکوة

نام نویسندهعلوی مقدم

قرآن كتاب هدايت

نام نشریهمربیان

نام نویسندهعبدالله حاجی صادقی

امام خميني(س) صاحب قلب سلیم

نام نشریهکیهان

نام نویسندهمهدی رضوانی‌پور

در قلمرو آفتاب (همنشینی با قرآن)

نام نشریهگلبرگ

نام نویسندهابوالفضل هادی منش

غواصان ماهر، درهاي گران بها

نام نشریهرشد آموزش قرآن

نام نویسندهنرگس‌سادات حسینی

اهداف گزاره هاي علمي قرآن

نام نشریهقرآن و علم

نام نویسندهحمید فغفور مغربی

علوم قرآن

نام نشریهبینات

نام نویسندهمقصود فراستخواه